در حال بارگذاری ...
...

به نظر خود من نمایش"هتل پلازا" به لحاظ اجرایی حتی در روند کارهای قبلی‌ام قرار نمی‌گیرد، اما چون بحث نمایشنامه و ترجمه هم وجود دارد باید این ذهنیت را از بین ببرم که شاید عده‌ای فکر می‌کنند من از این نمایشنامه و یا اجرای آن ناراضی هستم، در حالی که اصلاً این گونه نیست.

به نظر خود من نمایش"هتل پلازا" به لحاظ اجرایی حتی در روند کارهای قبلی‌ام قرار نمی‌گیرد، اما چون بحث نمایشنامه و ترجمه هم وجود دارد باید این ذهنیت را از بین ببرم که شاید عده‌ای فکر می‌کنند من از این نمایشنامه و یا اجرای آن ناراضی هستم، در حالی که اصلاً این گونه نیست.

سعید احمدوند:

کوروش نریمانی در سال‌های گذشته سردمدار تئاتر کمدی در ایران بوده و نمایشنامه‌های موفقی چون"والس مرده شوران"، "شب‌های آوینیون"، "دن کامیلو" و"شوایک" را روی صحنه برده و علاقه‌مندان زیادی را به اجراهای خود جذب کرده است. او این بار نمایشنامه‌ای از نیل سایمون را برای اجرا انتخاب کرده است تا روند رو به رشدش را متوقف کرده باشد، همچنین نریمانی معتقد است در این اتفاق عوامل دیگری هم دخیل بوده‌اند. نریمانی معتقد است امروزه فضای اجرای نمایش‌هایی از جنس"دن کامیلو" وجود ندارد.
به بهانه اجرای نمایش"هتل پلازا" گفت‌وگوی کوتاهی با کوروش نریمانی انجام داده‌ایم:

بعد از اجرای نمایش"والس مرده شوران" و"شب‌های آوینیون" حدود سه سال اجرا نداشتید تا این که نمایش"دن کامیلو" را در سال 84 روی صحنه بردید و در ادامه نمایش"شوایک" را که در راستای آثار قبلی‌تان بود‌. در حقیقت یک روند را آغاز کردید که اتفاقاً رو به رشد هم بود. در حقیقت در این سال‌ها یک سبک و سیاق خاص برای خود در نظر گرفتید و در یک مسیر مشخص به نگارش نمایشنامه‌ و اجرای آن‌ها پرداختید. اما در سال 87 این روند متوقف شده و مسیر دیگری را در پیش گرفته‌اید. اجرای نمایش"هتل پلازا" در حقیقت باعث شد تا این روند متوقف شود؟ خودتان این مسئله را قبول دارید؟
نمی‌دانم چه بگویم. به هر حال مخاطب باید به این مسئله فکر کند و جواب بدهد. من فقط می‌توانم حرف شما را تایید کنم و آن را بپذیرم. روند کارهای ما تا حدودی متوقف شده است.
البته معنی این توقف، ضعیف شدن عملکرد شما نیست.
منظور شما را کاملاً درک می‌کنم. حتی اگر مخاطبی هم بگوید کار ما ضعیف است به آن احترام می‌گذارم، مشکلی هم ندارم.
نمایش"هتل پلازا" در نوع خود تجربه موفقی محسوب می‌شود. برگ جدیدی در کارنامه شماست. اما نمی‌توان این نمایش را در زمره آثار قبلی شما به حساب آورد.
آن چه که در حقیقت برای من قابل پذیرش است، همین سمت و سوی کار جدیدم است. به نظر خود من نمایش"هتل پلازا" به لحاظ اجرایی حتی در روند کارهای قبلی‌ام قرار نمی‌گیرد، اما چون بحث نمایشنامه و ترجمه هم وجود دارد باید این ذهنیت را از بین ببرم که شاید عده‌ای فکر می‌کنند من از این نمایشنامه و یا اجرای آن ناراضی هستم، در حالی که اصلاً این گونه نیست. واقعیت این است که شهرام زرگر به من لطف بزرگی کرد و ترجمه چهار نمایشنامه از"نیل سایمون" را بر عهده گرفت و آن‌ها را در اختیار من قرار داد. به نظر می‌رسد از سر ناچاری من این نمایشنامه را برای اجرا پذیرفته‌ام، اما واقعیت این گونه نیست، بلکه من ناچار شده‌ام بین نمایشنامه‌های خوبی از نیل سایمون که توسط شهرام زرگر ترجمه شده است، تنها یک اپیزود از"هتل پلازا" را روی صحنه ببرم. در حال حاضر فضا، فضای اجرای نمایش‌هایی از جنس"شوایک"، "دن کامیلو"، "والس مرده‌شوران"، "شب‌های آوینیون" و... نیست، البته این مسئله را در ارتباط با آثار خودم می‌گویم و با دیگران کاری ندارم. شاید آنان هم نظر خودشان را داشته باشند که البته محترم است. به نظر من این آثار همچنان مخاطب دارد و امیدوارم شرایطی فراهم شود تا دوباره نمایش‌هایی ‌چون"والس مرده شوران" و"شب‌های آوینیون" را روی صحنه ببرم تا هم حرفم را ثابت کنم و هم این که بتوانم علاقه‌مندان را به سوی تئاتر بکشانم. این مسئله درباره کارهای دیگران هم صدق می‌کند و گروه‌های متفاوتی هم هستند که این روند را طی کرده‌اند و گروهشان را با آثارشان به علاقه‌مندان معرفی کرده‌اند.
فضای نمایش"هتل پلازا" فضایی نیست که مخاطب ایرانی با آن قرابت لازم را ایجاد کند. البته شاید این مسئله را باید در ذهنیت تماشاگری بررسی کرد که همواره علاقه‌مند آثار شما بوده‌ و متوقع است‌. برای مخاطب ایرانی ابهام زیادی درباره فضای کار وجود دارد. همچنین نگاه صرف رئالیستی اثر باعث شده تا فضایی متفاوت شکل بگیرد.
واقعیت این است که ما هم به این مسئله فکر می‌کردیم و حتی در حین تمرینات هم تلاش داشتم تا به لحاظ اجرایی این نمایشنامه را به سمت اجراهای قبلی نزدیک کنم و فضایی مانند سایر آثارم ایجاد کنم اما واقعاً این امر امکان پذیر نبود و حتی اگر به آن شکل از اجرا اصرار می‌کردیم و فضای باز و گسترده‌ای را در نظر می‌گرفتیم، نوعی لجبازی پدیدار می‌شد. به هر حال فضای نمایش"هتل پلازا" به طور کامل رئالیستی است. داستان نمایش به طور کامل در یک فضای محدود که دارای شناسنامه است، شکل می‌گیرد. حتی شماره اتاق توسط نمایشنامه‌نویس حک شده است.
البته این مسئله ویژگی اصلی آثار نیل سایمون است که به کوچکترین مسائل اشاره می‌کند. در حقیقت‌ در کار کارگردان دخالت می‌کند و حتی دست و پای کارگردان را برای اجرای نمایش می‌بندد.
تلاش زیادی کردم که به این جزئیات وابسته نباشم، ولی در عین حال راهی برای فرار از برخی جزئیات وجود نداشت. این شکل و بافت از نمایشنامه به آثار ایرانی نمی‌خورد و حتی علاقه خود من به بافت نمایشنامه‌های ایرانی بیشتر است و در نمایشنامه‌های خودم فضا را بسیار بازتر و گسترده‌تر می‌بینم چون بخش اعظم فضا و تصاویر آثارم توسط خود تماشاگر ساخته می‌شود. موضوع نمایش‌هایی که من می‌نویسم خیلی کلی و جهانی‌تر است. در حالی که"هتل پلازا" موضوعی کاملاً جزئی و محدود دارد. چنین انتخابی در حقیقت کار من را سخت کرده است.